فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    شیشه به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    آبگینه

    فونتیک فارسی

    shishe
    اسم
    glass

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    - سیمان درست به شیشه نمی‌چسبد.

    - Cement does not adhere well to glass.

    - شیشه ممکن است به‌دلیل زود گرم یا سرد شدن بشکند.

    - Glass can break because of rapid heating or chilling.
    ظرف شیشه‌ای

    فونتیک فارسی

    shishe
    اسم
    glass bottle, glass, bottle, glassware, flask

    - یک شیشه پر از آب

    - a bottle full of water

    - در شیشه را با دقت بست.

    - She carefully screwed the lid off the glass.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد شیشه

    1. مترادف:
      بطری تنگ قرابه
    1. مترادف:
      آبگینه جام زجاج

    ارجاع به لغت شیشه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «شیشه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شیشه

    لغات نزدیک شیشه

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه