آخرین به‌روزرسانی:

صورت پذیرفتن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / soorat paziroftan /

to be performed, to be accomplished, to take place, to be done

انجام شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

وظایف باید به‌دقت صورت پذیرد.

The tasks must be performed accurately.

اگر به‌خوبی برنامه‌ریزی شود، وظایف می‌توانند به‌طور مؤثر صورت پذیرند.

The tasks can be done efficiently if planned well.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت صورت پذیرفتن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «صورت پذیرفتن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/صورت پذیرفتن

لغات نزدیک صورت پذیرفتن

پیشنهاد بهبود معانی