فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

طرد به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

تبعید

فونتیک فارسی

tard
اسم

boycott, discard, discarding, exclusion, ostracism, rejection, repulse, rejecting, banishing, driving away, expulsion, renunciation, exocommunication

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

طرد اجتماعی می تواند تأثیر مخربی بر افراد و جوامع داشته باشد.

Social exclusion can have a devastating impact on individuals and communities.

ترس از طرد می‌تواند مانع از بیان نظرات واقعی افراد شود.

The fear of ostracism can prevent people from expressing their true opinions.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد طرد

  1. مترادف:
    اخراج تبعید نفی بلد
  1. مترادف:
    رد نفی
  1. مترادف:
    وازده
  1. مترادف:
    دک کردن دور کردن راندن تاراندن

ارجاع به لغت طرد

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «طرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/طرد

لغات نزدیک طرد

پیشنهاد بهبود معانی