pertaining to love, amorous, loving, amatory, erotic, romantic, adoring, lovesick, idyllic, warm, romantically, amorously
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
نوازش عاشقانه
a loving caress
شعرهای عاشقانهی لرد بایرون
Lord Byron's love poetry
اشعار عاشقانه
amorous poems
نامهی عاشقانهی فرهاد به شیرین
the love letter of Farhad to Shirin
او و نامزدش نگاههای عاشقانه به هم رد و بدل میکردند.
he and his fiancee exchanged amorous glances
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عاشقانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عاشقانه