stick-in-the-mud
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او آدمی عصاقورتداده است که هرگز نمیخواهد کار جدیدی امتحان کند.
He's such a stick-in-the-mud; he never wants to try anything new.
عصاقورتداده نباش؛ به ما برای سفر آخرهفته بپیوند!
Don't be a stick-in-the-mud; join us for the weekend trip!
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «عصاقورتداده» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عصاقورتداده