آیکن بنر

طولانی‌ترین خسوف قرن در ۱۶ شهریور، خسوف به انگلیسی چی می‌شه؟

ماه‌گرفتگی به انگلیسی (۱۶ شهریور)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

عکاس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / akkaas /

photographer

photographer

عکس‌بردار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

این عکاس تیزبین کوچک‌ترین جزئیات را در عکس‌های خیره‌کننده‌ی حیات‌وحش خود ثبت کرده است.

The sharp-sighted photographer captured the smallest details in his stunning wildlife shots.

عکاس، زیبایی موج‌های بلند را به تصویر کشیده است.

The photographer captured the beauty of the rollers.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

عکاس قبل‌از گرفتن عکس سه‌پایه‌ی خود را تنظیم کرد.

The photographer set up his tripod before taking the shot.

عکاس آزاد

a freelance photographer

این عکاس تیزبین با دوربینش لحظه‌ای عالی را ثبت کرد.

The sharp-eyed photographer captured the perfect moment with his camera.

عکاس کوچک‌نمایی کرد تا کل منظره را در یک فریم ثبت کند.

The photographer zoomed out to capture the entire landscape in one frame.

عکاس باید قرمزی چشم را در تمام عکس‌های مهمانی ادیت می‌کرد.

The photographer had to edit out the red-eye in all of the pictures from the party.

دو دفتردار و یک عکاس زیر دست او کار می‌کنند.

Two clerks and a photographer work under him.

پیشنهاد بهبود معانی

سوال‌های رایج عکاس

عکاس به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «عکاس» در زبان انگلیسی به photographer ترجمه می‌شود. این واژه به فردی گفته می‌شود که با استفاده از دوربین، به‌صورت حرفه‌ای یا غیرحرفه‌ای، از اشیاء، انسان‌ها، مناظر، رویدادها یا لحظات خاص عکس‌برداری می‌کند.

عکاس ممکن است در زمینه‌های مختلفی فعالیت داشته باشد، از جمله عکاسی پرتره، خبری، صنعتی، طبیعت، هنری یا مستند.

عکاسی ترکیبی از هنر و تکنیک است. یک عکاس موفق نه‌تنها باید با ابزارها و فناوری دوربین آشنا باشد، بلکه باید نگاه خلاق، حس ترکیب‌بندی و درک درستی از نور و لحظه داشته باشد. برخی عکاسان در استودیو کار می‌کنند و با نورپردازی کنترل‌شده به خلق تصاویر می‌پردازند، در حالی‌ که برخی دیگر در طبیعت، خیابان یا صحنه‌های خبری به دنبال ثبت واقعیت و احساس‌اند.

عکاسان حرفه‌ای معمولاً تجهیزات متنوعی دارند، مانند دوربین‌های DSLR یا بدون آینه، لنزهای مختلف، سه‌پایه، فلاش و ابزارهای ویرایش عکس. اما با پیشرفت گوشی‌های هوشمند، بسیاری از افراد غیرحرفه‌ای نیز توانسته‌اند لحظات زیبایی را با کیفیت بالا ثبت کنند و عکاسی به هنری در دسترس‌تر برای همه تبدیل شده است.

ارجاع به لغت عکاس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «عکاس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/عکاس

لغات نزدیک عکاس

پیشنهاد بهبود معانی