collation, light meal, snack, nosh
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
غذای سبک را برای نهار ترجیح میدهم.
I prefer to have a light meal for lunch.
سعی میکنم قبل از تمرین غذای سبک بخورم تا احساس بیحالی نکنم.
I try to eat a light meal before exercising to avoid feeling too sluggish.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «غذای سبک» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غذای سبک