gargling, gargle
این غرغره گلودرد تو را آرام خواهد کرد.
This gargle will soothe your sore throat.
غرغره با آبنمک ممکن است گلودرد شما بهبود ببخشد.
Gargling with salt water may help your sore throat.
spool, bobbin, reel, drum
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
من برای طرح خیاطیام به یک غرغرهی نخ جدید نیاز دارم.
I need a new spool of thread for my sewing project.
نوار را بادقت روی غرغره برگردانید تا از گره خوردن جلوگیری شود.
Carefully wind the tape back onto the bobbin to avoid any tangles.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «غرغره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غرغره