stranger, outsider, alien
با خودی و غیره مهربان باش.
Be kind to familiars and strangers.
غیره با لبخندی دوستانه به من نزدیک شد.
The stranger approached me with a friendly smile.
etc., et cetera, other (than it or him, etc.), other than that, suchlike, and so forth
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
باید چند خواربار بردارم: شیر، نان، تخممرغ و غیره.
I need to pick up some groceries: milk, bread, eggs, etc.
این کنفرانس موضوعات مختلفی از جمله فناوری، بازاریابی، دانش مالی و غیره را پوشش خواهد داد.
The conference will cover a variety of topics, including technology, marketing, finance, etc.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «غیره» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/غیره