آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فتیله به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله

اسم
فونتیک فارسی / fetile /

candlewick, wick, burner

candlewick

wick

burner

قطعه‌‌ای پنبه‌ یا ریسمان برای سوخت تدریجی ماده‌ی سوختنی

چراغ سه‌ فتیله

three-burner stove or light

اسم
فونتیک فارسی / fetile /

fuse, match, slow match, quick match, touch paper

fuse

match

slow match

quick match

touch paper

ریسمانی برای انفجار مواد منفجره از دور

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
اسم
فونتیک فارسی / fetile /

tampon, tent, dressing

tampon

tent

dressing

(پزشکی) توده‌ی پنبه و غیره که روی زخم می‌گذارند
اسم
فونتیک فارسی / fetile /

nosing, bead

nosing

bead

(معماری) گچبری حاشیه سقف و لبه دیوار به‌صورت نواری برجسته
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فتیله

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فتیله» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فتیله

لغات نزدیک فتیله

پیشنهاد بهبود معانی