فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

فرسپس به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ابزاری دستی برای گرفتن و نگه داشتن اشیاء

فونتیک فارسی

forseps
اسم

forceps

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

فرسپس ابزارهای ضروری در بسیاری از روش‌های پزشکی هستند.

Forceps are essential tools in many medical procedures.

او فرسپس را روی سینی استریل انداخت.

She dropped the forceps on the sterile tray.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت فرسپس

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فرسپس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فرسپس

لغات نزدیک فرسپس

پیشنهاد بهبود معانی