آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: پنج‌شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۴

    فروشگاه به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / forooshgaah /

    store, shop, selling-place, outlet, commissary, salesroom, yard

    store

    shop

    selling-place

    outlet

    commissary

    salesroom

    yard

    محل فروش، دکان، مغازه

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    همه‌ی کالاهای این فروشگاه از عوارض گمرکی معاف هستند.

    All of this store's commodities are duty-free.

    او را دیدم که در فروشگاه پرسه می‌زد.

    I saw him moseying around the store.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد فروشگاه

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    دکان سوپر سوپرمارکت مغازه

    سوال‌های رایج فروشگاه

    فروشگاه به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «فروشگاه» در زبان انگلیسی به store یا shop ترجمه می‌شود.

    فروشگاه مکانی است که در آن کالاها یا خدمات برای خرید توسط مشتریان عرضه می‌شود. این مکان می‌تواند در قالب‌های مختلفی مانند فروشگاه کوچک محلی، سوپرمارکت، فروشگاه زنجیره‌ای، یا حتی فروشگاه آنلاین ظاهر شود. هدف اصلی از ایجاد فروشگاه، تسهیل فرآیند خرید برای مردم و در عین حال ایجاد بستر اقتصادی برای تولیدکنندگان، توزیع‌کنندگان و صاحبان کسب‌وکار است. فروشگاه‌ها نقشی اساسی در زنجیره تأمین و توزیع کالا دارند و ارتباط مستقیمی میان تولید و مصرف ایجاد می‌کنند.

    انواع مختلفی از فروشگاه‌ها در زندگی روزمره وجود دارند که هر یک بسته به نیاز مصرف‌کننده و نوع کالای ارائه‌شده، ساختار و کارکرد خاص خود را دارند. برای مثال، فروشگاه پوشاک، مواد غذایی، لوازم الکترونیکی، کتاب‌فروشی و داروخانه، هر یک نوع خاصی از کالا را به مشتریان ارائه می‌دهند. فروشگاه‌های بزرگ‌تر مانند هایپرمارکت‌ها یا فروشگاه‌های زنجیره‌ای معمولاً تنوع گسترده‌تری از کالاها را در یک مکان عرضه می‌کنند تا تجربه‌ای کامل و ساده برای خریداران فراهم آورند.

    با گسترش فناوری و اینترنت، مفهوم فروشگاه به فضای مجازی نیز کشیده شده است. فروشگاه‌های اینترنتی با حذف مرزهای فیزیکی، امکان خرید آسان، سریع و گسترده را برای مشتریان فراهم کرده‌اند. این فروشگاه‌ها با ارائه ویژگی‌هایی مانند جست‌وجوی سریع، مقایسه قیمت، نظرات کاربران، و ارسال به درِ منزل، به بخشی جدایی‌ناپذیر از سبک زندگی مدرن تبدیل شده‌اند.

    فروشگاه‌ها همچنین نقش فرهنگی و اجتماعی مهمی در جوامع ایفا می‌کنند. آن‌ها محلی برای تعامل روزمره مردم، انتقال سلیقه‌ها و نیازهای جامعه، و حتی نمایش شیوه‌های مصرف و سبک زندگی هستند. بسیاری از فروشگاه‌ها در معماری شهری، نماد هویت و فرهنگ محل به شمار می‌آیند و تجربه‌ی خرید در آن‌ها فراتر از صرف تهیه کالا، به یک تجربه اجتماعی یا حتی تفریحی تبدیل شده است.

    فروشگاه یک عنصر کلیدی در اقتصاد و زندگی انسان است. چه به‌صورت سنتی و حضوری، و چه در قالب مدرن و دیجیتال، فروشگاه‌ها همواره بازتابی از تحولات اقتصادی، اجتماعی و فناوری در هر جامعه هستند. شناخت و تحلیل دقیق کارکرد آن‌ها به درک بهتر از الگوهای مصرف و رفتارهای اقتصادی منجر می‌شود.

    ارجاع به لغت فروشگاه

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «فروشگاه» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فروشگاه

    لغات نزدیک فروشگاه

    • - فروشدگی
    • - فروشست
    • - فروشگاه
    • - فروشگاه اختصاصی
    • - فروشگاه ارتشی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    motivator move forward move house multitude playfulness playlist plight pls poesy poignant permission perplexity persecution personal personally پنبه مرفه شست هل دادن آپدیت امضا املا ارتقا انشا انشعاب منشعب گله گزار گله‌گزاری شماره گذاری کردن علامت‌گذار
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.