آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فسخ به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / faskh /

revocation, abolition, cancellation, annulment, disjunction, nullification, termination, invalidating, withdrawal, annulling, dissolution, rescinding, recission

revocation

abolition

cancellation

annulment

disjunction

nullification

termination

invalidating

withdrawal

annulling

dissolution

rescinding

recission

ابطال

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

فسخ قرارداد

the dissolution of a treaty

طلاق، فسخ ازدواج

the dissolution of a marriage

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فسخ

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت فسخ

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فسخ» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فسخ

لغات نزدیک فسخ

پیشنهاد بهبود معانی