فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

لغو به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • ابطال
  • فونتیک فارسی

    laghv
  • اسم
    cancellation, revocation, abolition, annulment, abrogation, voidance, vitiation, nullification, invalidation, rescinding
    • - لغو قرارداد صلح

    • - the abrogation of the peace treaty
    • - آنان خواهان لغو کلیه‌ی قوانین تبعیض‌آمیز بودند.

    • - They demanded the abolition of all discriminatory laws.
  • پوچ، بیهوده
  • فونتیک فارسی

    laghv
  • صفت
    useless, futile, unprofitable, fruitless, inane, nugatory
    • - کاری که دیروز کردی، عمل لغوی بود.

    • - What you did yesterday was inane.
    • - وعده‌های لغو

    • - inane promises
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد لغو

ارجاع به لغت لغو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لغو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لغو

پیشنهاد بهبود معانی