بیهوده به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

بی‌نتیجه، بی‌فایده

فونتیک فارسی

bihoode
صفت
useless, abortive, futile, bootless, profitless, fruitless, nonproductive, unavailing, needless, frivolous, meaningless, unsuccessful, idle, unfruitful, pointless, fruitlessly, piffle, unproductive

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

- نیروهای آن‌ها برای گرفتن مواضع ما سعی بیهوده می‌کردند.

- Their forces made abortive attempts to capture our positions.

- سخن بیهوده

- idle talk

- کم‌کم مردم از آن جنگ بیهوده بیزار شدند.

- People grew weary of that useless war.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد بیهوده

ارجاع به لغت بیهوده

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «بیهوده» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/بیهوده

لغات نزدیک بیهوده

پیشنهاد بهبود معانی