شکل نوشتاری دیگر این لغت: بیخود
همچنین میتوان از بیخودی و بیخودی بهجای بیخود استفاده کرد.
ecstasized, out of one's senses, ecstatic
ecstasized
out of one's senses
ecstatic
بچهها بعداز برد در بازی احساس از خود بیخود شدن کردند.
The children felt ecstatic after winning the game.
هنگامی که گروه به روی صحنه رفتند، جمعیت بیخود به تشویق بسیار پرداختند.
The ecstasized crowd erupted in cheers as the band took the stage.
unwarranted, undue, motiveless, nonsense, futile, vain, needless, without cause, without reason
unwarranted
undue
motiveless
nonsense
futile
vain
needless
without cause
without reason
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
انتقادی که او دریافت کرد، کاملاً بیخود بود.
The criticism she received was completely unwarranted.
او احساس میکرد که شایعات در مورد او کاملاً بیخود است.
She felt the rumors about her were utterly without reason.
for no purpose, unduly, needlessly, uselessly, vainly
for no purpose
unduly
needlessly
uselessly
vainly
او بیخود تحتتأثیر نظرات دوستش قرار گرفت.
He was unduly influenced by his friend's opinions.
دستورالعملها آنقدر ضعیف نوشته شده بود که بیخود دنبال میشد.
The instructions were written so poorly that they were followed uselessly.
کلمهی «بیخود» در زبان انگلیسی به pointless یا useless ترجمه میشود.
«بیخود» صفتی است که برای توصیف چیزی به کار میرود که فاقد ارزش، فایده یا دلیل منطقی باشد و انجام یا وجود آن بینتیجه و بیمعنا تلقی شود. این واژه معمولاً برای اشاره به کارها، رفتارها، حرفها یا موقعیتهایی به کار میرود که از نظر فرد بیمعنی، بیفایده یا بیهدف به نظر میرسند و باعث اتلاف وقت یا انرژی میشوند. «بیخود» بار معنایی منفی دارد و میتواند نوعی نارضایتی، انتقاد یا بیاعتنایی را نشان دهد.
از نظر روانشناسی و ارتباطات، احساس اینکه کاری یا رفتاری «بیخود» است، میتواند منجر به کاهش انگیزه، ناامیدی و بیتفاوتی شود. این وضعیت معمولاً زمانی پیش میآید که فرد انتظار نتیجهای مثبت یا معنیدار داشته اما با ناکامی یا بینتیجه بودن مواجه شود. همچنین، این واژه میتواند نشاندهنده اختلاف نظر یا تفاوت در ارزشگذاری میان افراد مختلف باشد، چرا که آنچه برای یک نفر بیمعناست، ممکن است برای دیگری ارزشمند باشد.
در زبان محاورهای و فرهنگی فارسی، «بیخود» کاربردهای متنوعی دارد و گاهی برای تأکید بر بیفایدگی یا بیارزشی موضوع به کار میرود. همچنین، این کلمه در برخی گویشها و لهجهها ممکن است معانی و بارهای عاطفی متفاوتی داشته باشد. به علاوه، در برخی مواقع به شکل مثبت و طنزآمیز نیز استفاده میشود تا سبک یا رفتار غیرجدی و شاد را توصیف کند، اما در حالت کلی کاربرد اصلی آن منفی است.
از دیدگاه اجتماعی، استفاده از واژه «بیخود» در نقد و ارزیابی کارها و رفتارها، بیانگر سطحی از نارضایتی و نیاز به تغییر یا بهبود است. این کلمه میتواند محرکی برای بازنگری در عملکردها، اصلاح رفتارها و یافتن راهحلهای بهتر باشد. در گفتوگوها و تعاملات، به کار بردن این واژه باید با دقت و به اندازه باشد تا از ایجاد سوءتفاهم یا آسیب به روابط جلوگیری شود.
«بیخود» مفهومی است که به بیارزشی، بیمعنایی و بیفایدگی اشاره دارد و نشاندهنده احساس ناکامی یا انتقاد نسبت به چیزی است که انتظار بیشتری از آن میرفته است. این واژه یادآور اهمیت داشتن هدف، معنا و ارزش در اعمال و رفتارهای انسانی است و تأکید میکند که هر کاری باید با انگیزه و دلیل مناسبی انجام شود تا مفید و مؤثر باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «بیخود» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/بیخود