unconscious, having passed out, stupefied, fainted
unconscious
having passed out
stupefied
fainted
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مست و مدهوش روی پیادهرو افتاده بود.
He was lying on the sidewalk, drunk and unconscious.
از شنیدن خبر ارتقای ناگهانی خود مدهوش شد.
She was stupefied by the news of her unexpected promotion.
شکل درست و معیار این واژه «مدهوش» است. این واژه به معنی «غمگین»، «مست و گیج»، یا «از خود بیخود شده» بهکار میرود و ریشه در زبان فارسی و عربی دارد.
نوشتن آن به صورت «مدحوش» نادرست است و در زبان معیار فارسی پذیرفته نیست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مدهوش» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدهوش