آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

فلاح به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / fallaah /

قدیمی farmer, fellah, tiller, peasant, cultivator

farmer

fellah

tiller

peasant

cultivator

کشاورز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

فلاح گندم می‌کارد.

The farmer grows wheat.

فلاح خوک‌های گم‌شده‌ی خود را پیدا کرد.

The farmer found his errant pigs.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد فلاح

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

ارجاع به لغت فلاح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «فلاح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/فلاح

لغات نزدیک فلاح

پیشنهاد بهبود معانی