آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

قاق به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / ghaagh /

میوه dry, lank, crisp, toasted

dry

lank

crisp

toasted

میوه‌ای سفت

من صبح امروز یک قاق از درخت چیدم.

I picked a crisp from the tree this morning.

او یک سبد قاق خرید تا با دوستانش تقسیم کند.

He bought a basket of lank to share with his friends.

اسم
فونتیک فارسی / ghaagh /

the last player, player whose turn comes last

the last player

player whose turn comes last

آخرین بازیکن در بازی نوبتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

قاق باید قبل‌از پایان زمان تصمیم بگیرد.

The last player must make a decision before the time runs out.

قاق در بازی مصمم بود تا رقبای خود را فریب دهد.

The last player in the game was determined to outsmart their opponents.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قاق

با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

مترادف:
قدید
مترادف:
مترادف:

ارجاع به لغت قاق

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قاق» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قاق

لغات نزدیک قاق

پیشنهاد بهبود معانی