آخرین به‌روزرسانی:

قانع کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / ghaane' kardan /

to convince, to satisfy, to persuade, to content, to dissuade, to prevail, to talk, to reason

مجاب کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

توضیح او برای قانع کردن من ناکافی بود.

His explanation was insufficient to convince me.

او تلاش کرد والدینش را قانع کند که اجازه دهند به سفر برود.

She tried to convince her parents to let her go on the trip.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قانع کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قانع کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قانع کردن

لغات نزدیک قانع کردن

پیشنهاد بهبود معانی