cut(off), to break off, to interrupt, to fell(as a tree), to settle(upon)to fix, to decide, to switch off, to ring off
cut
to break off
to interrupt
to fell
to settleto fix
to decide
to switch off
to ring off
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قطع کردن بریدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قطع کردن بریدن