آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: سه‌شنبه ۲۴ تیر ۱۴۰۴

    قفس به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / ghafas /

    cage, pen, coop, aviary, hutch, enclosure

    cage

    pen

    coop

    aviary

    hutch

    enclosure

    محل نگهداری پرندگان

    قفس پرنده

    a bird cage

    این قفس پر از نژادهای مختلف طیور از جمله جوجه، اردک و بوقلمون بود.

    The coop was filled with various breeds of poultry, including chickens, ducks, and turkeys.

    اسم
    فونتیک فارسی / ghafas /

    مجازی a small place, a small habitation, cramped place

    a small place

    a small habitation

    cramped place

    جای تنگ

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    او تصمیم گرفت قفسی در شهر اجاره کند.

    He decided to rent a small place in the city.

    آن‌ها تصمیم گرفتند قفسی بسازند تا از زندگی شهری فرار کنند.

    They decided to build a small habitation to escape the city life.

    پیشنهاد بهبود معانی

    سوال‌های رایج قفس

    قفس به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «قفس» در انگلیسی به صورت cage ترجمه می‌شود.

    قفس ساختاری است که به‌منظور محدود کردن یا نگهداری موجودات زنده، از جمله پرندگان، حیوانات خانگی یا حتی انسان‌ها در شرایط خاص، طراحی می‌شود. معمولاً قفس‌ها از مواد فلزی، چوبی یا پلاستیکی ساخته می‌شوند و به‌طور معمول دارای میله‌های عمودی یا شبکه‌هایی هستند که اجازه نمی‌دهند موجود داخل آن آزادانه حرکت کند.

    اندازه و طراحی قفس‌ها بسته به نوع موجود داخل آن متفاوت است؛ برای مثال، قفس‌های پرندگان معمولاً کوچک و سبک هستند و به‌گونه‌ای طراحی شده‌اند که پرنده بتواند در آن پرواز کند، در حالی که قفس‌های حیوانات بزرگ‌تر یا حتی قفس‌های باغ‌وحش‌ها معمولاً از جنس فلز و مقاوم‌تر هستند تا حیوانات وحشی یا بزرگ‌تری را در خود جای دهند.

    قفس‌ها نه‌تنها در خانه‌ها برای نگهداری حیوانات خانگی استفاده می‌شوند، بلکه در تاریخ و در برخی فرهنگ‌ها نیز به‌عنوان ابزار حبس یا زندان برای انسان‌ها به‌کار می‌رفتند. در دوران‌های مختلف، از قفس‌ها برای نگهداری زندانیان، مجرمان و حتی به‌عنوان ابزار شکنجه استفاده شده است. همچنین در صنعت باغ‌وحش و مراکز تحقیقاتی، قفس‌ها به‌عنوان وسیله‌ای برای محافظت از جان انسان‌ها و همچنین نگهداری از حیوانات در محیط‌های کنترل‌شده به کار می‌روند.

    در معنای نمادین، قفس می‌تواند به محدودیت‌ها و اسارت‌های فردی اشاره داشته باشد. در بسیاری از آثار هنری، ادبیات و سینما، قفس به‌عنوان نمادی از آزادی از دست رفته یا محبوس شدن در شرایط اجتماعی و روانی به‌کار رفته است. این نماد نشان‌دهنده‌ی هر نوع محدودیتی است که فرد ممکن است در زندگی خود تجربه کند، از جمله محدودیت‌های ذهنی، اجتماعی یا حتی احساسی. در این زمینه، قفس به‌طور غیرمستقیم می‌تواند نمایانگر تنگناهای فردی یا جامعه‌ای باشد که از آن رهایی پیدا نمی‌کند.


    قفس یا قفص – کدام درست است؟

    شکل درست و معیار «قفس» است. «قفس» به معنای محفظه‌ای از میله یا شبکه برای نگهداری پرندگان یا حیوانات کوچک است و در زبان فارسی به همین شکل نوشته می‌شود.

    شکل «قفض» نادرست است و در فارسی معیار وجود ندارد.

    ارجاع به لغت قفس

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «قفس» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قفس

    لغات نزدیک قفس

    • - قفاخوردن
    • - قفرالیهود
    • - قفس
    • - قفس بچه
    • - قفس بزرگ برای نگهداری پرنده
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    forever forgive and forget formality former fortitude fortuitous fortunately fountain of youth four hundred frederick fresh air Friday fungible furthermore futuristic معذب اسطوخدوس قلک غفلت کردن غافل شدن لب مطلب مشکل تانک الم‌شنگه عسکری آروغ آقا اسطرلاب جناغ سینه طاقدیس
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.