زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد 🌍
آخرین به‌روزرسانی:

قلدری کردن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل متعدی
فونتیک فارسی / gholdori kardan /

to bully, to tyranize, to browbeat, to cow, to ride roughshod over, to hector, to push around

زورگویی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

برادر بزرگ‌ترم وقتی کوچک‌تر بودیم نسبت به من قلدری می‌کرد.

My older brother used to bully me when we were younger.

او تصمیم گرفت که برای همکلاسی‌هایش قلدری کند تا آن‌ها تکالیفش را برایش انجام دهند.

He decided to hector his classmates until they did his homework for him.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت قلدری کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قلدری کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قلدری کردن

لغات نزدیک قلدری کردن

پیشنهاد بهبود معانی