آخرین به‌روزرسانی:

قلم به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

ابزار نوشتن، خامه

فونتیک فارسی

ghalam
اسم

pen, quill, style, plume, stylus

قلم را در دست راستت بگیر.

Take the pen in your right hand.

قلم را بین انگشتانت بگیر!

Hold the pen between your fingers!

استعداد نویسندگی

فونتیک فارسی

ghalam
اسم

مجازی writing style, writing ability

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

قلم او استاد زبان انگلیسی‌اش را تحت تاثیر قرار داد.

Her writing ability impressed her English professor.

قلم دانش‌آموز در انشای ساختارمند و تفکربرانگیزش پیدا بود.

The student's writing ability was apparent in their well-structured and thought-provoking essay.

نوشته

فونتیک فارسی

ghalam
اسم

writing

قلمش بسیار گیرا و زیباست.

Her writing is so elegant and beautiful.

از قلم افتادن

to be omitted in writing

دستخط

فونتیک فارسی

ghalam
اسم

handwriting, penmanship

معلم از قلم تمیز جان تعریف کرد.

The teacher complimented John on his neat penmanship.

نامه‌ی دست‌نوشته اثری هنری بود که جلوه‌گر قلم زیبای نویسنده بود.

The handwritten letter was a work of art, showcasing the writer's beautiful penmanship.

ابزار تیغه‌دار

فونتیک فارسی

ghalam
اسم

chisel, burin

قلم حجاری

boasting chisel

قلم حکاکی

engraving chisel

استخوان دست یا پا

فونتیک فارسی

ghalam
اسم

کالبدشناسی tibia, shin, shinbone

لگد زد به قلم پایم.

He kicked me in the shin.

او از دوچرخه افتاد و قلمش روی سنگفرش ساییده شد.

He fell off his bike and scraped his shin on the pavement.

فقره

فونتیک فارسی

ghalam
اسم

item, line, article, thing, entry

چند قلم لباس‌های زنانه که امسال پرفروش بوده‌اند

this year's hot items in women's clothes

پلیس چندین قلم لباس را بررسی کرد.

The police examined several items of clothing.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد قلم

  1. مترادف:
    خامه کلک نی
  1. مترادف:
    رقم
  1. مترادف:
    لول

سوال‌های رایج قلم

قلم به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «قلم» در زبان انگلیسی به pen ترجمه می‌شود.

قلم ابزاری است برای نوشتن، ترسیم‌کردن و گاه حتی امضا‌نهادن بر لحظه‌ای از زمان. از دوران باستان تاکنون، انسان‌ها برای ثبت افکار، احساسات، قوانین، تاریخ و دانسته‌های خود، به نوعی قلم نیاز داشته‌اند. نخستین قلم‌ها از نی یا پر پرندگان ساخته می‌شدند و با جوهر بر روی پوست حیوانات یا کاغذ می‌نوشتند. امروزه انواع گوناگون قلم‌ها از جمله خودنویس، خودکار، روان‌نویس، ماژیک و قلم‌ لمسی برای نوشتن روی صفحه‌های دیجیتال وجود دارند، اما جوهر مشترک همه‌شان، همان نیاز انسانی به بیان مکتوب است.

قلم تنها وسیله‌ای برای ثبت کلمات نیست، بلکه گاهی خود، نماد تفکر، دانش، بیان و حتی قدرت است. در بسیاری از فرهنگ‌ها، قلم نشانه‌ی خرد و آگاهی دانسته می‌شود و همین جایگاه باعث شده که عباراتی چون «شمشیر از قلم برنده‌تر است» به‌عنوان حکمت‌هایی ماندگار در زبان‌ها جریان پیدا کند. با قلم می‌توان اندیشه‌ها را جاودانه کرد، از درد گفت، از عشق نوشت یا دنیایی خیالی را به واقعیت نزدیک ساخت. بسیاری از آثار ادبی، علمی و هنری بزرگ بشر، به‌واسطه‌ی همین ابزار ساده آفریده شده‌اند.

در عین حال، قلم ابزاری شخصی است؛ برخی نویسندگان و هنرمندان، به قلم خاصی دلبستگی پیدا می‌کنند و آن را بخشی از هویت خلاقانه‌ی خود می‌دانند. در کلاس‌های درس، دفترهای خاطرات، دادگاه‌ها، مطب‌های پزشکی، کارگاه‌های هنری و جلسات رسمی، حضور قلم نشان از نوشتن، ثبت، و به‌جا‌نهادن دارد. در عصر دیجیتال نیز، با وجود گسترش کیبورد و تایپ، قلم همچنان جایگاه خود را حفظ کرده است، به‌ویژه در میان کسانی که با دست‌نوشتن پیوندی عاطفی یا خلاقانه دارند.

در ادبیات فارسی، «قلم» بار معنایی عمیق‌تری دارد. حافظ از «قلم صنع» می‌گوید، سعدی از «قلم عفو»، و شاعران معاصر از «شکستن قلم» به‌عنوان استعاره‌ای برای سرکوب آزادی بیان یاد می‌کنند. قلم در این فضا، نه‌فقط وسیله‌ای فیزیکی، که نماد وجدان، حق‌طلبی، اعتراض یا آفرینش هنری است. چنین است که قلم، در ظاهر بی‌جان و بی‌صدا، اما در عمل، از مؤثرترین ابزارهای تاریخ بشر بوده و هنوز هم هست.

ارجاع به لغت قلم

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «قلم» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قلم

لغات نزدیک قلم

پیشنهاد بهبود معانی