to propagate by slips, to plant (tree cutting), to transplant
to propagate by slips
to plant
to transplant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او تصمیم گرفت بوتههای رز جدیدی را در باغ خود قلمه بزند.
She decided to plant new rose bushes in her garden.
باید قبلاز خشک شدن، اینها را قلمه بزنیم.
We need to transplant these cuttings before they dry out.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «قلمه زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/قلمه زدن