حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
supplicant, suppliant
supplicant
suppliant
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
لحن لابهگر او نشاندهندهی ناامیدی عمیقش بود.
Her supplicant tone revealed her deep desperation.
کودک با چشمانی لابهگر طلب بخشش کرد.
With suppliant eyes, the child asked for forgiveness.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لابهگر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لابهگر