آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: دوشنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۴

    لات به انگلیسی

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / laat /

    poor, bankrupt, poverty-stricken, destitute, penniless, impecunious, strapped

    poor

    bankrupt

    poverty-stricken

    destitute

    penniless

    impecunious

    strapped

    بی‌چیز، تهی‌دست

    دلش برای افراد لات که از چالش‌های روزانه‌ی آن‌ها آگاه بود، سوخت.

    His heart went out to the impecunious, knowing their daily challenges.

    او زندگی‌اش را وقف کمک به خانواده‌های لات در شهر خود کرد.

    She dedicated her life to helping poverty-stricken families in her city.

    اسم صفت
    فونتیک فارسی / laat /

    roughneck, hooligan, punk, hobo, ruffian, hoodlum, tatterdemalion, beggar, homeless, knave, ragamuffin, blackguard, vagabond, plug-ugly

    roughneck

    hooligan

    punk

    hobo

    ruffian

    hoodlum

    tatterdemalion

    beggar

    homeless

    knave

    ragamuffin

    blackguard

    vagabond

    plug-ugly

    ولگرد

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    خرید اشتراک فست دیکشنری

    لات شهر در خیابان راه می‌رفت و همه را می‌ترساند.

    The plug-ugly walked down the street, intimidating everyone.

    رفتار لات او مردم را قبل‌از نزدیک شدن به او مردد می‌کرد.

    His beggar demeanor made people hesitate before approaching him.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد لات

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    اوباش بی‌سروپا جاهل فاسق ولگرد هرزه
    مترادف:
    بی‌چیز تهی‌دست

    سوال‌های رایج لات

    لات به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه «لات» در زبان انگلیسی به «ruffian» یا «thug» ترجمه می‌شود، که به معنای فردی خشن، بی‌ادب یا قانون‌گریز است.

    واژه «لات» در زبان فارسی معمولاً برای توصیف افرادی به کار می‌رود که رفتارهای خشونت‌آمیز، پرخاشگرانه یا قانون‌شکنانه دارند و اغلب در گروه‌های غیررسمی یا خلافکار حضور دارند. این کلمه در بیشتر موارد بار معنایی منفی دارد و به افرادی اشاره می‌کند که نظم و قانون را زیر پا گذاشته و ممکن است موجب ترس یا ناامنی در جامعه شوند. هرچند در مواردی نیز بار معنایی مثبتی داشته و به افراد جوانمرد و پهلوان‌منش اطلاق می‌شود.

    از لحاظ تاریخی، «لات» در فرهنگ عامه و ادبیات فارسی، معمولاً تصویری از فردی بزهکار یا کسی که خارج از چارچوب‌های اجتماعی و اخلاقی عمل می‌کند، ارائه داده است. این شخصیت‌ها معمولاً با رفتارهای غیرمسئولانه، خشونت، و گاهی فریبکاری شناخته می‌شوند و در داستان‌ها به عنوان نماد بی‌نظمی و فساد اجتماعی مطرح می‌شوند.

    در جامعه معاصر، واژه «لات» همچنین ممکن است برای اشاره به افرادی به کار رود که با استفاده از زور و تهدید، قدرت خود را در محله‌ها یا گروه‌های اجتماعی اعمال می‌کنند. این افراد معمولاً به دنبال کسب منافع شخصی از راه‌های غیرقانونی بوده و رفتارهای ضد اجتماعی نشان می‌دهند.

    از نظر جامعه‌شناسی، بررسی رفتارهای «لات‌گونه» (در معنای منفی) به فهم بهتر علل بروز خشونت، ناامنی و ناهنجاری‌های اجتماعی کمک می‌کند و می‌تواند راهکارهایی برای پیشگیری و کنترل این نوع رفتارها ارائه دهد. توجه به عوامل اقتصادی، فرهنگی و روانی که زمینه‌ساز چنین رفتارهایی هستند، از اهمیت بالایی برخوردار است.

    ارجاع به لغت لات

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «لات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لات

    لغات نزدیک لات

    • - لاپه
    • - لاپه کردن
    • - لات
    • - لات‌بازی
    • - لات لوت ها
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.