با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉
شرکت در نظرسنجی

    ولگرد به انگلیسی

    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    ویلان

    فونتیک فارسی

    velgard
    اسم صفت
    vagabond, rover, wanderer, gadabout, hobo, tramp, bum, streetwalker, homeless, itinerant, wandering

    - سگ ولگرد

    - a tramp dog

    - هنرمند ولگرد از شهری به شهری دیگر سیر می‌کرد.

    - The vagabond artist roamed from town to town.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد ولگرد

    1. بی‌سروپا، بیکار، بیکاره، ولو، هرزه‌گرد، هرزه، هرزه‌پا

    ارجاع به لغت ولگرد

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «ولگرد» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/ولگرد

    لغات نزدیک ولگرد

    پیشنهاد بهبود معانی