عامیانه loose, free, slack, dangling
تبهکار ول (در شهر)
a loose convict
جامهی شل و ول (گل و گشاد)
loose clothing
unrestrained, idle, dissolute, libertine
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مدرسه که تعطیل میشود، دانشآموزان در خیابانها ول میشوند.
When school closes, students scatter in the streets.
شلو ول
loose fitting
جانورشناسی vole
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ول» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ول