آخرین به‌روزرسانی:

رها به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آزاد

فونتیک فارسی

rahaa
صفت

free, emancipated, unbound, loose, released, liberated, unengaged, unrestrained, disengaged, disembodied

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

پرنده‌ی رها

the released bird

زنی رها

a liberated woman

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد رها

  1. مترادف:
    آزاد خلاص فارغ مرخص مستخلص وارسته
  1. مترادف:
    بی‌بند
  1. مترادف:
    پراکنده پرت ترک متروک واگذار ول ولو
  1. مترادف:
    یله

سوال‌های رایج رها

معنی اسم رها به انگلیسی چی می‌شه؟

اسم «رها» یکی از نام‌های ساده، زیبا و در عین حال پُرمعنا در زبان فارسی است که مفهومی عمیق از آزادی و رهایی را در خود جای داده است. این نام از فعل «رها کردن» گرفته شده و در معنای اسم، به کسی اشاره دارد که آزاد، بی‌قید، سبک‌بال و بی‌وابستگی است. رها بودن در فرهنگ فارسی، اغلب مفهومی مثبت دارد؛ اشاره به فردی که از قید و بندهای دنیوی، نگرانی‌ها یا محدودیت‌های ذهنی آزاد است و با آرامش و استقلال زندگی می‌کند.

در زبان انگلیسی، معادل مفهومی اسم «رها» واژه‌هایی مانند "Free"، "Liberated" یا "Unbound" هستند. این کلمات به‌خوبی نشان‌دهنده روحیه‌ی آزاد و مستقل کسی هستند که این نام را دارد. اگرچه «Raha» در انگلیسی به عنوان یک اسم خاص استفاده می‌شود، اما معنا و بار احساسی آن به زیبایی با این واژگان توصیف‌پذیر است.

در فرهنگ ایرانی، نام «رها» نمادی از روح آزاد، شخصیت مستقل و ذهن باز است. این اسم می‌تواند تداعی‌کننده پرنده‌ای در حال پرواز، نسیمی روان یا انسانی با قلبی رها از دغدغه‌ها باشد. در اشعار معاصر و حتی متون عرفانی، واژه «رها» به‌عنوان صفتی دل‌نشین برای عاشقان، درویشان یا کسانی که به مقام بی‌نیازی رسیده‌اند، بارها به کار رفته است.

نام «رها» بازتابی‌ست از آرمان‌های آزادی‌خواهانه، ذهنی مستقل و قلبی بی‌قید، که در هر زبانی، با هر فرهنگی، مفهومی جهانی و دل‌نشین دارد.

ارجاع به لغت رها

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «رها» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/رها

لغات نزدیک رها

پیشنهاد بهبود معانی