امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

پرت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

فونتیک فارسی

part
flung, thrown down, outlying, straggling, out - of - the - way, devated, digressed

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
حواس
distracted
digressive
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد پرت

  1. مترادف:
    بعید دنج دورافتاده دور
    متضاد:
    نزدیک وارد
  1. مترادف:
    بی‌مورد ناآگاه ناوارد
  1. مترادف:
    رها متروک
  1. مترادف:
    چپه واژگون
  1. مترادف:
    بی‌معنی بی‌مورد کشکی لاطائل مزخرف مهمل

ارجاع به لغت پرت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «پرت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/پرت

لغات نزدیک پرت

پیشنهاد بهبود معانی