عامیانه loose, free, slack, dangling
loose
free
slack
dangling
تبهکار ول (در شهر)
a loose convict
جامهی شل و ول (گل و گشاد)
loose clothing
unrestrained, idle, dissolute, libertine
unrestrained
idle
dissolute
libertine
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
مدرسه که تعطیل میشود، دانشآموزان در خیابانها ول میشوند.
When school closes, students scatter in the streets.
شلو ول
loose fitting
جانورشناسی vole
vole
کلمهی «وِل» در زبان انگلیسی بسته به زمینهی استفاده، به صورتهایی مانند let go، ignore، leave, drop, یا wander ترجمه میشود. این واژه در فارسی محاورهای کاربرد گستردهای دارد و معنای آن بسته به جمله و لحن گوینده تغییر میکند. «وِل» را میتوان یکی از پرکاربردترین و در عین حال پرمعناترین افعال عامیانه دانست که بار احساسی زیادی نیز با خود دارد.
در معنای نخست، «وِل» به مفهوم رها کردن یا بیخیال شدن است. برای مثال، وقتی فردی از ادامهی گفتوگو یا کاری منصرف میشود، ممکن است بگوید «وِلش کن»، که برابر است با «بیخیال شو» یا «بیخیالش». در این معنا، واژه حاکی از تمایلی برای فاصله گرفتن از چیزی است که فرد را خسته، ناراحت یا بیعلاقه کرده است. این کاربرد، در مکالمات روزمره بسیار رایج است و نشانهای از پایان دادن آگاهانه به یک درگیری ذهنی یا گفتاری است.
در کاربردی دیگر، «وِل کردن» به معنای ترک کردن، تنها گذاشتن یا کنار گذاشتن کسی یا چیزی است. وقتی گفته میشود «فلانی منو وِل کرد رفت»، منظور این است که شخص مورد نظر رابطه را پایان داده یا فرد را تنها گذاشته است. این کاربرد بیشتر در بستر احساسی و روابط عاطفی دیده میشود و رنگ و بویی از دلخوری یا ناراحتی دارد.
«وِل» در معنای سوم، به حالت بیهدفی و سرگردانی اشاره دارد. وقتی کسی در خیابان یا مکانی عمومی بیهدف پرسه میزند، ممکن است گفته شود که «داره وِل میگرده». در این معنا، واژه حامل نوعی حس بیانگیزگی، بیبرنامگی یا بیخیالی است. افراد در چنین وضعیتی ممکن است ظاهراً آسوده به نظر برسند، اما در لایههای عمیقتر، گاه این ولگردی نشانهای از بیجهتی یا حتی نارضایتی درونی است.
از نظر بار معنایی و عاطفی، واژهی «وِل» اغلب حس بیتفاوتی، خستگی یا قطع علاقه را منتقل میکند. این واژه میتواند در نقش راهی برای محافظت از خود نیز ظاهر شود؛ نوعی دیوار دفاعی در برابر پیچیدگیها، تنشها یا فشارهای احساسی. با این حال، همانطور که کاربرد آن میتواند رهاییبخش باشد، در مواردی نیز ممکن است رنگ و بویی از فرار، بیمسئولیتی یا بیمهری به خود بگیرد.
«وِل» واژهای است زنده، منعطف و سرشار از احساسات متضاد. میتواند علامت پایان باشد یا نشانهی آغاز فاصله گرفتن از چیزی که آزاردهنده است. گاه با خنده و شوخی همراه میشود، و گاه با بغض و سکوت. همین ویژگیهای چندلایه، آن را به یکی از اصطلاحات پُرکشش و پرکاربرد زبان محاورهای فارسی تبدیل کرده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ول» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ول