آخرین به‌روزرسانی:

خلاص به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

آزاد، رها

فونتیک فارسی

khalaas
صفت

free, delivered, released, finished, done, through, neutral, quit

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

دنده خلاص است.

The gear is in neutral position.

پرندگان خلاص در شاخه‌های درختان لانه ساختند.

The free birds nested in the tree branches.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد خلاص

  1. مترادف:
    صفت
    متضاد:
    اسیر گرفتار درگیر
  1. مترادف:
    آزاد آسوده رها فارغ مرخص مستخلص ول

ارجاع به لغت خلاص

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «خلاص» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/خلاص

لغات نزدیک خلاص

پیشنهاد بهبود معانی