captive, captured, prisoner, enmeshed, jailbird, thrall, enslaved, slave, prey, wedded to
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
اسیر عشق
prisoner of love
هزینهی آزاد کردن سربازان اسیر
the cost of redeeming captured soldiers
ژنرال روسی مذاکره با افسران اسیر آلمانی را رد کرد.
The Russian general refused to parley with captured German officers.
سربازان اسیر باید فورا خلع سلاح شوند.
Captured soldiers must be disarmed immediately.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «اسیر» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۵ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/اسیر