آخرین به‌روزرسانی:

لبنیات به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فرآورده‌های شیر

فونتیک فارسی

labaniyyaat
اسم جمع

dairy products, milk products

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

پزشکم پیشنهاد کرد لبنیات بیشتری را در رژیم غذایی‌ام قرار دهم تا ایمنی‌ام بیشتر شود.

My doctor suggested that I include more dairy products in my diet to boost my immunity.

بسیاری از افراد به لبنیات حساسیت دارند.

Many people are allergic to dairy products.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت لبنیات

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لبنیات» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لبنیات

لغات نزدیک لبنیات

پیشنهاد بهبود معانی