آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

لخته شدن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / lakhte shodan /

to clot, to curdle, to coagulate, to congeal, to cake, to gel, to become clotted

to clot

to curdle

to coagulate

to congeal

to cake

to gel

to become clotted

منعقد شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خون زود لخته می‌شود.

Blood coagulates fast.

این دارو کمک می‌کند تا خون در شرایط اضطراری سریع‌تر لخته شود.

The medicine helps the blood clot faster in emergency situations.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت لخته شدن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لخته شدن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لخته شدن

لغات نزدیک لخته شدن

پیشنهاد بهبود معانی