آخرین به‌روزرسانی:

لشکری به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

ارتشی، نظامی

فونتیک فارسی

lashkari
صفت

martial, military, soldierly

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

هواپیماهای دشمن به تأسیسات کشوری و لشکری حمله کردند.

The enemy planes attacked both the civil and military installations.

قوانین لشکری

martial laws

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لشکری

  1. مترادف:
    ارتشی سپاهی سرباز نظامی
    متضاد:
    کشوری

ارجاع به لغت لشکری

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لشکری» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لشکری

لغات نزدیک لشکری

پیشنهاد بهبود معانی