آخرین به‌روزرسانی:

لقاح به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

جفتگیری

فونتیک فارسی

leghaah
اسم

زیست‌شناسی fecundation, impregnation, conception, inception, fertilization

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

لقاح آمیزش اسپرماتوزئید و تخمک است.

Conception is the union of spermatozoid and ovum.

دانشمندان در حال مطالعه‌ی نقش آنزیم‌ها در فرآیند لقاح هستند.

Scientists are studying the role of enzymes in the process of fecundation.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لقاح

  1. مترادف:
    باروری
  1. مترادف:
    بارورسازی تلقیح گشن‌سازی

ارجاع به لغت لقاح

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لقاح» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لقاح

لغات نزدیک لقاح

پیشنهاد بهبود معانی