گیاهشناسی black-eyed pea, cowpea
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
او یک مشت لوبیاچشمبلبلی به خورش درحال جوش اضافه کرد.
She added a handful of black-eyed peas to the simmering stew.
برای پروتئین و فیبر بیشتر، لوبیاچشمبلبلی را به سوپ اضافه کردم.
I added cowpea to the soup for extra protein and fiber.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «لوبیاچشمبلبلی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/لوبیاچشمبلبلی