لیاقت به انگلیسی

آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

شایستگی، استحقاق، سزاواری

فونتیک فارسی

liyaaghat
اسم
merit, worthiness, capability, efficiency, desert, excellence, fitness, ability, qualification, makings, competence, competency, capacity, caliber

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

- او این شغل را به واسطه‌ی لیاقت به دست آورد، نه رابطه‌ی خانوادگی.

- He got this job on grounds of deserts rather than family connections

- پشتکار و لیاقت کارمند جدید همه را تحت‌تأثیر قرار داد.

- The new employee's diligence and efficiency impressed everyone.

- او لیاقت این کار را ندارد.

- He does not have the capacity for this job.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد لیاقت

ارجاع به لغت لیاقت

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «لیاقت» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/لیاقت

لغات نزدیک لیاقت

پیشنهاد بهبود معانی