۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

مترو به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

اسم
فونتیک فارسی / metro /

underground, tube, subway, metro

قطار درون‌شهری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

یک توکن مترو در جیبم پیدا کردم.

I found a subway token in my pocket.

تابلویی که در ورودی ایستگاه مترو نصب شده بود، به مسافران یادآوری می‌کرد که برای جلوگیری از بروز حوادث، فاصله را دریابند.

A sign at the entrance of the metro station reminded commuters to watch the gap in order to prevent accidents.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد مترو

  1. مترادف:
    راه‌آهن درون‌شهری راه‌آهن زیرزمینی قطار درون‌شهری

سوال‌های رایج مترو

مترو به انگلیسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی «مترو» در زبان انگلیسی به subway (در آمریکای شمالی)، underground (در بریتانیا)، یا metro (در بسیاری از کشورهای اروپایی و زبان‌های بین‌المللی) ترجمه می‌شود.

مترو یکی از مهم‌ترین و کارآمدترین سیستم‌های حمل‌ونقل عمومی در شهرهای بزرگ جهان به شمار می‌آید. این وسیله‌ی نقلیه‌ی ریلی عمدتاً در زیر زمین حرکت می‌کند و هدف اصلی آن جابه‌جایی سریع، ایمن و منظم مسافران در درون شهر و میان مناطق پرجمعیت است. واژه‌ی مترو، کوتاه‌شده‌ی واژه‌ی فرانسوی métropolitain (شبکه‌ی ریلی شهری) است و در بسیاری از کشورها به همان صورت وارد زبان شده و مورد استفاده قرار گرفته است. مترو معمولاً دارای ایستگاه‌های متعدد، زمان‌بندی دقیق و شبکه‌ای به‌هم‌پیوسته است که دسترسی آسان به مناطق مختلف شهر را ممکن می‌سازد.

یکی از مهم‌ترین مزایای مترو، سرعت آن در مقایسه با سایر وسایل حمل‌ونقل شهری است. به‌دلیل آنکه مترو از ترافیک سطح زمین مستقل است، مسافران می‌توانند با دقت بالا زمان رسیدن خود به مقصد را تخمین بزنند. این موضوع به‌ویژه در شهرهایی با ترافیک سنگین، مانند تهران، نیویورک، لندن یا توکیو، اهمیت دوچندان دارد. علاوه‌بر سرعت، مترو یکی از پاک‌ترین وسایل حمل‌ونقل از نظر زیست‌محیطی نیز محسوب می‌شود، چرا که با کاهش استفاده از خودروهای شخصی، به کاهش آلودگی هوا و کاهش مصرف سوخت کمک می‌کند.

از نظر ساختار، مترو نیازمند زیرساخت‌های گسترده و پرهزینه است. طراحی تونل‌ها، تهویه‌ی هوا، تأمین برق، کنترل ترافیک قطارها و سیستم‌های ایمنی، از جمله جنبه‌هایی هستند که در احداث و نگهداری مترو نقش کلیدی دارند. همچنین توسعه‌ی مترو نیازمند برنامه‌ریزی دقیق شهری است تا مسیرها به‌گونه‌ای طراحی شوند که مناطق پررفت‌وآمد و حساس شهری را به بهترین شکل به یکدیگر متصل سازند. در برخی شهرهای پیشرفته، متروها به سیستم‌های هوشمند مجهز شده‌اند و با استفاده از فناوری‌های نوین، بهره‌وری و تجربه‌ی مسافر را به سطحی بالاتر رسانده‌اند.

تجربه‌ی استفاده از مترو نیز برای شهروندان تجربه‌ای منحصربه‌فرد است. حضور در فضای مشترک، رعایت نظم، خواندن کتاب یا گوش دادن به موسیقی در طول مسیر، بخشی از فرهنگ رفت‌وآمد با مترو را شکل می‌دهد. بسیاری از ایستگاه‌های مترو به فروشگاه، رستوران، یا مراکز فرهنگی نیز مجهز شده‌اند و به فضایی پویا در بطن شهر تبدیل شده‌اند. در برخی کشورها، حتی موسیقی‌دان‌ها یا هنرمندان خیابانی در ایستگاه‌های مترو به اجرا می‌پردازند و نوعی فضای هنری پنهان در دل ترافیک شهری ایجاد می‌کنند.

مترو نه تنها وسیله‌ای برای حمل‌ونقل، بلکه بازتابی از ساختار، نظم، فرهنگ و سطح توسعه‌ی یک شهر است. شبکه‌ی مترو در بسیاری از کلان‌شهرها به ستون فقرات حمل‌ونقل عمومی تبدیل شده و نقشی اساسی در کیفیت زندگی شهروندان، کاهش فشار ترافیکی، و توسعه‌ی پایدار ایفا می‌کند. سرمایه‌گذاری در گسترش و نوسازی مترو، گامی مهم در راستای حرکت به‌سوی شهری هوشمند، پاک و کارآمد است.

ارجاع به لغت مترو

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «مترو» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مترو

لغات نزدیک مترو

پیشنهاد بهبود معانی