حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
آخرین بهروزرسانی:
متعلق به انگلیسی
معنی و نمونهجملهها
اسم
فونتیک فارسی / mote'allegh, mota'allegh /
belonging, pertaining, dependent, appurtenance, for
belonging
pertaining
dependent
appurtenance
for
وابسته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
زیستگاههای انسان متعلق به هزاران سال پیش
human habitations belonging to thousands of years ago
تمام سوابق متعلق به شکایات مشتری باید آرشیو شود.
All records pertaining to customer complaints must be archived.
مترادف و متضاد متعلق
ارجاع به لغت متعلق
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
کپی
معنی لغت «متعلق» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متعلق
لغات نزدیک متعلق
- - متعظ
- - متعفن
- - متعلق
- - متعلق بودن
- - متعلق بودن به
