آخرین به‌روزرسانی:

متنفر بودن به انگلیسی

معنی و نمونه‌جمله‌ها

فعل لازم
فونتیک فارسی / motenaffer boodan /

to hate, to execrate, to despise, to detest, to loathe, to abominate, to abhor, to disdain

بیزار بودن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

از اینکه دوشنبه‌ها زود بیدار شوم، متنفرم.

I hate waking up early on Mondays.

او از گیر کردن در ترافیک متنفر است.

He hates being stuck in traffic.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت متنفر بودن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «متنفر بودن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/متنفر بودن

لغات نزدیک متنفر بودن

پیشنهاد بهبود معانی