to talk, to converse, to discourse, to confabulate, to palaver
to talk
to converse
to discourse
to confabulate
to palaver
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
محاوره کردن با دوستانم را دوست دارم.
I love to converse with my friends.
بیا تلاش کنیم بیشتر محاوره کنیم.
Let's make an effort to converse more.
با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «محاوره کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محاوره کردن