فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

محسن به انگلیسی

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

نیکوکار

فونتیک فارسی

mohsen
اسم صفت

beneficent, benefactor

دوست محسن من

my beneficent friend

یک محسن دو میلیون تومان اهدا کرد

A benefactor donated 2 million tomans

نام مرد

فونتیک فارسی

mohsen
اسم خاص

masculine proper noun, Mohsen

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

محسن و دو نفر از همکارانش

Mohsen and two of his associates

او نسبت به محسن دلبستگی شدیدی پیدا کرد.

She developed a strong attachment to Mohsen.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد محسن

  1. مترادف:
    صفت شاهنده صالح نیکوکار

ارجاع به لغت محسن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «محسن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/محسن

لغات نزدیک محسن

پیشنهاد بهبود معانی