colored pencil, coloured pencil, crayon
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
یک جعبه مدادرنگی روی میز بود.
A box of colored pencils was on the desk.
او از مدادرنگی قرمز برای کشیدن قلب استفاده کرد.
She used a red crayon to draw a heart.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مدادرنگی» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مدادرنگی