futile, hopeless, abortive, frenetic, desperate, frenzied, forlorn, last-ditch, hopelessly, desperately, frenetically
futile
hopeless
abortive
frenetic
desperate
frenzied
forlorn
last-ditch
hopelessly
desperately
frenetically
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
تلاش مذبوحانه
desperate effort
او مذبوحانه دنبال کلیدهای گمشدهاش گشت.
She hopelessly searched for her lost keys.
شکل درست و معیار این واژه «مذبوحانه» است.«
مذبوحانه» صفت یا قیدی ساختهشده از «مذبوح» است و به معنای به صورت کشتهشده یا ذبحشده، یا رفتار یا حالتی مربوط به ذبح و کشتن بهکار میرود. نوشتن آن به صورت «مزبوحانه» نادرست است و در منابع معتبر فارسی پذیرفته نشده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مذبوحانه» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مذبوحانه