همچنین میتوان از مسخرهبازی درآوردن بهجای مسخرهبازی کردن استفاده کرد.
to fool, to mock, to jest, to ridicule, to clown around, to act mockingly, to futz
to fool
to mock
to jest
to ridicule
to clown around
to act mockingly
to futz
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
آنها همیشه در جلسات مسخرهبازی میکنند که رئیس را عصبانی میکند.
They always fool around during meetings, which annoys the boss.
او همیشه وقتی میخواهد دوستانش را شاد کند، مسخرهبازی میکند.
He always clowns around when he’s trying to cheer up his friends.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مسخرهبازی کردن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مسخرهبازی کردن