همچنین میتوان از مسواک کردن بهجای مسواک زدن استفاده کرد.
to brush (one's teeth)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
دندانپزشک دو بار مسواک زدن در روز را توصیه کرد.
The dentist recommended brushing teeth twice a day.
مادر کودک به او کمک کرد برای اولین بار مسواک بزند.
The child's mother helped him brush his teeth for the first time.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مسواک زدن» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مسواک زدن