participation, partnership, association, contribution, collaboration, coordination, cooperation
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
میزان مشارکت
degree of participation
مشارکت چندگانه در کارهای خانه
multiple participation in house chores
با مشارکت پسرم داوود
in partnership with my son David
مشارکت همهی اعضای تیم برای موفقیت پروژهی ما بسیار مهم است.
The participation of all team members is crucial for the success of our project.
کلمهی «مشارکت» در زبان انگلیسی به participation یا collaboration ترجمه میشود، که بسته به زمینه و نوع ارتباط متفاوت است.
مشارکت به معنای شرکت فعالانه در یک فعالیت، پروژه، گروه یا فرآیند است، جایی که افراد یا گروهها به صورت مشترک در انجام کاری سهیم میشوند و مسئولیتها و وظایف را با هم تقسیم میکنند. این مفهوم در زمینههای مختلفی مانند کار تیمی، فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و حتی فرهنگی کاربرد دارد و نشاندهنده همکاری و تعامل مثبت میان اعضا است.
مشارکت میتواند به شکلهای گوناگونی انجام شود، از شرکت در جلسات و تصمیمگیریها گرفته تا ارائه ایدهها، کمک به اجرا و همفکری با دیگران. این فرآیند باعث افزایش بهرهوری، ایجاد حس تعلق و تقویت روابط انسانی میشود. در محیطهای کاری، مشارکت موثر میتواند منجر به بهبود کیفیت کار و رضایت شغلی گردد و در اجتماع، باعث رشد و توسعه پایدار میشود.
مشارکت نه تنها به معنای حضور فیزیکی بلکه شامل تعهد، مسئولیتپذیری و همدلی نیز هست.
این واژه بار معنایی مثبتی دارد و تأکید بر اهمیت همکاری جمعی و نقش هر فرد در تحقق اهداف مشترک دارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «مشارکت» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/مشارکت